اصول نه گانه
اخلاقیات[1]
شرکتهای اخلاقی استانداردها و اقداماتی منصفانه و صادقانه را در قبال ذی نفعان شرکت ایجاد، ترویج و تثبیت میکنند و اتخاذ چنین رویکردی را نیز میان سایر ذینفعان (از جمله شرکای کسب وکار ، توزیعکنندگان و تامینکنندگان) ترغیب مینمایند. برای تبعیت از این اصل، شرکت باید بر حقوق بشر و داشتن تنوع در محیط کار تأکید نماید تا اطمینان حاصل کند که با کارکنان به طور مناسبی رفتار میشود. شرکتهای اخلاقی استانداردهای رفتاری سطح بالایی را در قبال تمام کارکنان و ارگانها تدوین میکنند و سیستمهای اثربخشی را برای کنترل، ارزیابی و گزارشدهی در مورد نحوه انجام کسب و کار به کار میگیرند. همچنین گزارش کردن خشونتهای اخلاقی به مقامات ذیصلاح ترویج میگردد . شرکتهای اخلاقی به تدوین نظام نامه های مربوطه پرداخته، برنامههای آموزش اخلاقیات را اجرا میکنند و برنامههای بین المللی حقوق بشر را به رسمیت میشناسند (Belz et al , 2012,p:35 ) .
- نظام راهبری[2]
این اصل انعکاس تعهد به مدیریت اثربخش و با وجدان تمام منابع است و مسئولیت امانتداری هیأت مدیره و مدیران شرکت را برای تمرکز بر منافع تمام ذینفعان به رسمیت میشمرد. این وظیفه دارای اهمیت اولیه است و بر منافع و علایق مدیریت ارجحیت دارد. شرکت از فعالیت منصفانه تبعیت کرده و تلاش میکند که سرمایه مالی و انسانی را تقویت کرده و آن را با منافع تمام ذینفعان متعادل نماید. شرکت دستیابی به ماموریت خود را همراه با توجه به نیازهای ذینفعان گوناگون دنبال میکند . ماموریت شرکت باید بهطور روشن بیان شده و کاملا درک شود و در آن منافع کلیه ذینفعان به رسمیت شناخته شود. معیارهای استراتژی و عملکرد شرکت بایستی متناسب با ماموریت آن تعیین شوند. ماموریت، استراتژی، خط مشیها، اقدامات و رویهها باید به طور روشن و کامل به اطلاع کارکنان برسند. فرایندهای تصمیمگیری در شرکت، کاملاً در برگیرنده این اصل است .
شرکتهایی که به اصل نظام راهبردی توجه میکنند به ارزیابی عملکرد مالی و غیرمالی مدیر عامل و مدیران ارشد پرداخته و ساختار هیأت مدیره آنها نماینده طیف گوناگونی از دیدگاههای ذینفعان است (Belz et al, 2012, p: 38).
3.شفافیت[3]
درحالی که اصل نظام راهبردی به مسائل مدیریت داخلی شرکت مرتبط میشود ، اصل شفافیت به انتشار اطلاعات برای ذینفعان شرکت ارتباط دارد. شرکتهای شفاف از طریق ارتباطاتی باز و منصفانه ، به افشای کامل اطلاعات در مورد عملکرد گذشته، حال و در صورت امکان آتی شرکت، به سرمایه گذاران و وام دهندگان فعلی و بالقوه میپردازند .
شرکتهای شفاف ذینفعان خود را به طور گسترده ای به رسمیت میشناسند . شرکتهایی که به این اصل توجه میکنند نسبت به ذینفعان داخلی و بیرونی خود پاسخگو هستند و هم نیازهای اطلاعاتی و هم نگرانیهای آنها در مورد تأثیر فعالیت شرکت بر زندگی آنها را درک میکنند (Toffel, 2003) .
- روابط کسب وکار[4]
شرکتها باید از طریق برخورد با تامین کنندگان خود به عنوان شرکایی ارزشمند و بلند مدت، دعوت به همکاری و مشارکت نیروهای با استعداد آنها، دریافت ایدهها و نظراتشان و جلب وفاداری این شرکا به ایجاد روابطی دو جانبه با آنها دست بزنند. شرکتها بر ایجاد روابط بلند مدت با ثبات با تامینکنندگان ، به شرط کیفیت، عملکرد و رقابت پذیری صحه میگذارند . شرکتها به انتخاب تامینکنندگان، توزیع کنندگان، شرکای سرمایهگذاری مشترک، شرکتهای تحت لیسانس و سایر شرکای کسب وکار ، نه فقط بر اساس قیمت و کیفیت بلکه بر اساس عملکرد اجتماعی ، اخلاقی و زیست محیطی دست میزنند . شرکتهایی که به این اصل متعهد هستند، اهداف مشخصی را برای همکاری با کسب وکارهای بومی ، محروم و یا تحت مالکیت گروههای اقلیت، تعیین میکنند . همچنین آنها از قدرت خرید خود استفاده میکنند تا تأمینکنندگان را ترغیب به بهبود اقدامات اجتماعی و زیست محیطی خود نمایند (Toffel, 2003) .
- بازگشت مالی برای سرمایه گذاران و وام دهندگان
شرکتها از طریق نرخ رقابتی بازگشت سرمایهگذاری و حفاظت از داراییهایشان، به جبران سرمایه تأمین شده ازطرف سرمایهگذاران و وام دهندگان میپردازند . استراتژیهای شرکت، ترغیب کننده رشد و تقویت کننده ارزش بلند مدت برای سهامداران میباشد. باید منافع و علایق سرمایهگذاران و وام دهندگان شناسایی شوند و لازم است که شرکت مکانیزمهای رسمی را برای تسهیل گفتگوی مداوم با سرمایهگذارانش ایجاد کند. اگرچه بهبود نتایج مالی ماحصل طبیعی خلق ارزش برای مشتریان، کارکنان و سایر ذینفعان است با این حال شرکت متعهد به ایجاد تعادل میان منافع و علایق تمامی ذینفعان خود می باشد (Belz et al, 2012, p: 40) .
- 6. مشارکت در جوامع محلی و توسعه اقتصادی[5]
شرکتها دریافته اند که بهبود شرایط و منابع جوامع محلی و زندگی آنها، در بلند مدت هم به نفع خود شرکت و هم به نفع آن جوامع محلی است که شرکت در آنها فعالیت میکند. بنابر این شرکت به ایجاد روابط دو جانبه سودآور میان سازمان و جامعه میپردازد و در آن به فرهنگ، بستر اجتماعی و نیازهای جامعه محلی توجه میکند. شرکت نقش فعالانه و مشارکت جویانهای را برای تبدیل جامعه به محل بهتر برای زندگی و انجام کسب وکار ایفا مینماید. شرکتهایی که برای مشارکت با جوامع محلی و توسعه اقتصادی ارزش قائل هستند به همکاری با فعالان و سازمانهایی در جامعه میپردازند که به دنبال تقویت استانداردهای بهداشت ، آموزش ، ایمنی و توسعه اقتصادی هستند (Gareth, 2011) .
- 7. ارزش محصولات و خدمات
این اصل مستلزم این است که شرکتها، روابط و تعهدات خود را با مشتریان مشخص نمایند . پایبندی به این اصل شرکتها را بر آن میدارد که به نیازها، آمال و حقوق مشتریان و مصرف کنندگان نهایی احترام بگذارند، محصولات و خدماتی با ارزشی در سطح بالا را عرضه کنند و به رضایتمندی مشتری، راستی و ایمنی متعهد باشند. همچنین شرکتها برنامههایی را برای ارزیابی تأثیرات محصولات و خدماتشان بر ذینفعان خود به اجرا در میآورند .
- 8. اقدامات استخدامی[6]
شرکتها باید در مورد نوع اقدامات مدیریتی که خواهان پیگیری آنها هستند، تصمیم گیری نمایند .
پذیرش این اصل به معنای آن است که شرکتها آن نوع برنامههای مدیریتی را پیش میگیرند که توسعه شخصی و حرفه ای کارکنان، تنوع و توانمندسازی راترویج میکنند . شرکتها با کارکنان به مثابه شرکایی ارزشمند درکسب وکارشان برخورد میکنند و به حقوق آنها برای داشتن شیوههای کاری عادلانه، حقوق و مزایای رقابتی و محیط کاری ایمن و دوستدار خانواده احترام میگذارند .
در واقع شرکتهایی که این اصل را می پذیرند، می دانند که توجه به کارکنان و سرمایه گذاری روی آنها در بلند مدت به نفع کارکنان، جامعه و خود شرکت است. بنابراین شرکتها برای جلب رضایتمندی کارکنان تلاش می کنند و به استاندارهای بین المللی، ملی و صنعتی در مورد حقوق بشر احترام میگذارند. بدین منظور آنها به ارائه برنامه هایی مانند جبران حقوق و مزایا، اختصاص زمان برای خانواده در طول روز و فرصتهای توسعه مسیر شغلی میپردازند (Toffel, 2003) .
9.حفاظت از محیط زیست[7]
برای تبعیت از این اصل شرکتها باید به تعریف تعهد خود نسبت به محیط زیست بپردازند . برای شرکتهای خود انگیخته این امر به معنای تلاش برای حفاظت و احیای محیط زیست و ترویج توسعه پایدار از طریق محصولات، خدمات، فرایندها و سایر فعالیتهایشان است و شرکتها باید متعهد به حداقل کردن مصرف انرژی و منابع طبیعی و کاهش میزان ضایعات و انتشار گازهای گوناگون باشند .
در پایینترین سطح، شرکت به تمامی قوانین فعلی بین المللی، ملی و محلی و استانداردهای صنعتی در مورد انتشارات و ضایعات پایبند است. شرکت همواره در تلاش است که در میزان کارایی استفاده از تمام انواع انرژی، کاهش در مصرف آب و سایر منابع طبیعی و کاهش میزان انتشار مواد خطرناک به هوا، آب و خاک بهبود مستمر داشته باشد. همچنین به تعهد خود برای حداکثر سازی تولید و استفاده از مواد بازیافتی و دارای قابلیت بازیافت، افزایش دوام محصولات خود و حداقل سازی بسته بندیها پایبند باشد (Belz et al, 2012 ) .
[1]. Ethics
[2] . Governance
[3] . Transparency
[4] . Business Relationship
[5]. Community Involvement and Economic Development
[6] . Employment Practices
[7] . Protection of the Environment